whatever!

you can see whatever here!

Name:
Location: Sky

Nobody Is Perfect I'm Nobody!

Saturday, November 26, 2005

Miss you ....


! سلام
حال همه ما خوب است
ملالی نيست جز گم شدن گاه به گاه خيالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب مي گويند
با اين همه.... عمری اگر باقی بود
طوری از کنار زندگی مي گذرم
که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و
! نه اين دل ناماندگار بي درمان
تا يادم نرفته است بنويسم
حوالی خواب های ما سال پر بارانی بود
می دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه باز نيامدن است
اماتو لااقل حتی هر وهله ؛گاهی؛هرزگاهی
ببين انعکاس تبسم رويا
شبيه شمايل شقايق نيست!
راستی خبرت بدهم
خواب ديده ام خانه ای خريده ام
بی پرده بی پنجره بی ديوار... هی بخند
بی پرده بگويمت
چيزی نمانده است من چهل ساله خواهم شد
. فردا را به فال نيک خواهم گرفت
دارد همين لحظه
يک فوج کبوتر سپيد
از فراز کوچه ما می گذرد
باد بوی نامهای کسان من می دهد
يادت می آيد رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بياوری!؟
نه ... ری را جان
نامه ام بايد کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آينه
از نو براين می نويسم
حال همه ما خوب است
!اما تو باور مکن

«علی صالحي

Wednesday, November 23, 2005

Asaf nameh

استادی ديدم که به من مينگريست ؛
!نامش کی فلان
:با همان نگاه هيز بود که به من می فهماند

شما اين ترم افتادی
بر عبث می پايي
***********************
پ.ن : فقط ميتونم بگم دخلم اومد

Saturday, November 19, 2005

من از ديشب دارم فکر ميکنم خسته شدم؛
! ای کاش يه کاری غير از تلاش برای زيستن وجود داشت . هرکی خبر داره مارو بيخبر نذاره ؛مژدگونی داره .... آهاي ملت

Tuesday, November 15, 2005

و بدينگونه بود که دستان دردانه ساز و نوا با کمان اره؛ قطعه فلزی و سوهان سخت آشنا شد و به رعشه اوفتاد و آن زيبا ناخن که زمانی درابهای لوندش شهره اساتيد فن بود دچار شکستگی از بيخ و بن شد
يادش گرامی باد و
....لعنت بر فلزجات

Friday, November 11, 2005

".......من آن شيرين ادا را ميشناسم"
**********************
!پ.ن.: نه نميشناسی

Tuesday, November 08, 2005

وقتيکه نم نم بارون از روزای رفته ميگه ؛
وقتيکه قطره اشکی از دلی شکسته ميگه ؛
وقتی بوی خاک کوچه شوق کودکی مياره ؛
وقتی باد سرد پاييز تورو ياد من مياره؛
......به خودم ميگم به عمرم چه گذشت! چی برام مونده بجز يه سرگذشت
حالا هر وقت که ميبينم رفته هرچی که عزيز ؛
وقتی حتی خاطراتم ديگه از من مي گريزه ؛
......به خودم ميگم

Monday, November 07, 2005

شرط لازم و کافی برای شما تا بتونين يه نفر رو نفله کنيد ؛ شناسنامش رو باطل کنيد و يا به عبارتی بکشيدش چيه؟
************************
اين روزا روحم به اندازه کافی برای فکر کردن به اين مسائل لطيفه

Sunday, November 06, 2005

نسل ما سرشارست از
useless variableها

Tuesday, November 01, 2005

......... اين روزا شديدا طبع شرو ورم گل کرده
!کجايی

: .... شيوه انتخاب مديران در مملکت
«...... عين ا... جان ميخواهی فردا بکنمت مدير »
حالا تو هی دنبال صلاحيت و دانش و کوفت و زهرمار باش شايد آبدارچی مدیر شدي

تمام روابط بين الانسانين منتج به حالگيری است