whatever!

you can see whatever here!

About Me

Name: agrin
Location: Sky

Nobody Is Perfect I'm Nobody!

View my complete profile

Recent Posts

  • هناسه نوشته بود اولين باری که پ.ن. ديدی کجا بوده...
  • ... خوبه اشکت در مياد من ميگم اگر از بيست و هشتم ت...
  • khodam!
  • اگر مردها می توانستند حامله شوند آنوقت سقط جنين آي...
  • سر جلسه کنکور شديدا هوس يه تيربار کرده بودم که بز...
  • يکی ازم پرسيد : آخه تو کی ميخوای آدم شی ؟! گفتم : ...
  • !من و انکار شراب !اين چه حکايت باشد ؟ !غالبا اينق...
  • هنوز يه ذره عقل دارم ! به جون تو .فکر ميکنم الان ت...
  • الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرشبيای ببينی که همه ح...
  • !گاهی حس ميکنم خاکستر ته يه زير سيگاريم که يه فيلت...

Powered by Blogger

Friday, March 17, 2006

ديروز داشتم خونه تکونی می کردم ؛ چشمم افتاد به يه عروسکی که جزء اسباب بازيای بچگيم بود اما چون هيچوقت در دسترسم نبوده سالم مونده بود . يه ذره نيگاش کردم بعدش گردنشو پيچوندم ۱۸۰ درجه چرخيد اما هنوز قيافش خندون بود
...دلم گرفت

posted by agrin | 12:38 AM

0 Comments:

Post a Comment

<< Home